حجاب برای همه

امروز زدم از خونه بیرون با یه دوست چادری که نقاب هم به سر داشت؛ راستش بار اولم بود که تو شهر خودمون با یه خانم چادری پوشیه دار قدم میزدم. خیلی عادی شبیه همه مردم راه میرفتیم،حرف میزدیم و خرید می کردیم. اما چیزی که برام عادی نبود نگاههای غیرعادی مردم بود! به قول شاطر محله گل و بلبل شاید باورش براتون سخت باشه اما دیده شد که خانمی در حین سبقت از ما برگشت و کاملا سرش رو چرخوند و کج کرد و زل زد به دوستم!! یا حتی دختره از تو اتاق پرو دوید بیرون تکیه داد به میز جلو فروشنده و با نگاهش داشت میگفت همه ساکت بزارید من این موجود عجیب الخلقه رو ببینم!

تا این حد مردم  کنجکاوی داریم ما! 

والا به خدا جاش بود بگم خانمی که نگاه چپ به ما میکنی، اره باشمام؛ آیا اون خانمی که شلوار کوتاه پاشه و مانتوش داره تو باد برا خودش غر میاد، گیس موهاشو ریخته بیرونو رنگ رژش از هفت فرسخی میگه بیا منو ببین، ایشون جای تعجب و چپ نگاه کردن ندارن!! یا اون پسره که شلوار جذب سبز پوشیده و تموم گوشت پاهاش زده بیرون و هیکل زشت و چندشش رو داره شو میده تو خیابون ، نگاه چپ نداره!!!

والا بخدا آدم شرمش میاد!!

چرا بعضی ها آخه اینقدر پلنگ شدن!!

××: پُر رو پُر رو بر میگرده بمن میگه حجاب یه امر شخصیه؛ به کسی مربوط نیست در مورد پوشش یکی دیگه نظر بده!! 

چی بگم! از کجا بگم! اصلن چی میشه گفت؟! جالبه تو حتی حق نداری از حجاب دفاع کنی ولی حق داری از بی حجابیت دفاع کنی و بگی این حق منه آراد باشم...

خیلی دلم میخواد بهش بگم تو آزاد نیستی؛ بلکه بی بندوباری رو با آزادی اشتباه گرفتی ...

××××: ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی این ره که تو میروی به ترکستان است!