مَن لی غَیرُک...

السلام علیک یافاطمة الزهراء

مَن لی غَیرُک...

السلام علیک یافاطمة الزهراء

مَن لی غَیرُک...

طبقه بندی موضوعی

۷ مطلب در آبان ۱۳۹۲ ثبت شده است



××: در هر دوره ای و زمانی که هستی، عاشورا درسی برای تو برای مقابله با استکبار زمان خودت

و در هر گوشه از جهان که هستی،آنجا آماده برای رویاروییِ تو با ظلم و ستم در هر نقطه ای از جهان.

××: عزت و استقامت

۲۴ نظر ۲۴ آبان ۹۲ ، ۲۳:۱۰
خانم چادری

بعضی همسایه ها حذف شدند.

هرکدام به دلایل مختلف

لطفا چک کنید و در صورت عدم نام وبتان، وب دختران آفتاب را نیز از پیوندهایتان حذف نمایید

با تشکر

خانم چادری

۲۰ آبان ۹۲ ، ۲۲:۲۹
خانم چادری

انتظار دارم همه سیاه بپوشند

انتظار دارم سر در همه خونه ها پرچم عزای حسین (ع) نصب بشه

انتظار دارم...  حالا که چادر مشکی نداری، مانتو مشکیت رو بیشتر بپوشی

موهای طلایتم اگه نپوشوندی لااقل رنگ مشکی بندازی

نخواستی، لاک هاتم پاک نکن، اما... میشه لاک مشکی بزنی!؟

بیا تو این مدت، نیت کن و برای رضای خدا، برای عشق خدا به تو و به حسینش...

عزادارش باش. اگرم نتونستی فقط کافیه ادای عزادارانش رو در بیاری

مثلا یکمی بلند نخندی یا

یکمی رو آهنگای گوشیت و ماشینت و کامپیوترت بیشتر فکر کنی...

بعدش برام دعا کنی که منم لایق بشم... مثه خودت.

۳۲ نظر ۱۲ آبان ۹۲ ، ۲۰:۵۳
خانم چادری

محرم-کربلا

.

.

.

پس... صَفر...پس،لااقل صَفَر-کربلا

اگر هم نشد...

یعنی واقعا نشود!!

نشسته ام چو غباری به شوقِ اذنِ دخول...

۱۷ نظر ۰۷ آبان ۹۲ ، ۲۲:۱۰
خانم چادری

مسیری که لااقل هفته ای یکبار با تاکسی از آن عبور میکنم.خیابان باریکی که شاید فقط دولاین می شود.هر دوطرفِ این خیابانِ همیشهِ شلوغ بازار است. پاساژ و مغازه های کوچکی که یکی در میان کفش فروشی- لباس فروشی زنانه- کفش فروشی- لباس فروشی مردانه- لباس فروشی مردانه- داروخانه- مانتو فروشی- لباس فروشی زنانه و ... اگر هم به ترافیک برخورد کنیم، بازهم سرمان گرم تماشای ویترین مغازه هاست. هربار یک مدل! مانکن ها هم بیکار ننشسته اند و کم کم فکر میکنم متحرکشان هم به بازار می آید. وقتی ساپورت های رنگی و مانتوهای جلوباز بدون دکمه ! را بر تنشان دیدم، با خودم گفتم : "چرا فروشنده این طور لباس رو به تنشون پوشونده! " نمیدانم فروشنده ها هم پیش خودشان میگویند: "خب بابا، مردم که همین شکلی لباس میپوشن، اینم بپوشه مگه چشه!" یا همان مردم که این طور لباس میپوشند هم پیش خودشان میگویند: " بَه! مانکنِ پشت ویترین وقتی میپوشه، خب من بپوشم مگه چی میشه؟ حتما مردم میپوشن که تن مانکن هم این لباس رو پوشوندن دیگه! "

هنوز این را هم نفهمیدم که چرا اکثر دخترکانِ دانشگاهمان شبیه همند!!! موهای بلند وابروان کوتاه و رنگ کرده و پوست برنزه و رژهای مات. از این همه شبیه هم بودن در خودشان گم نمی شوند؟! شاید اگر روزی با یکی از همین مانکن های پشت ویترینی هم کلام شوم، از ان ها سوالاتم را پرسیدم! نمیدانم شاید هم با آن ها در دانشگاه هم کلام هستم! در خیابان، در تاکسی، در محل کار...




۲۶ نظر موافقین ۱۴ مخالفین ۱ ۰۳ آبان ۹۲ ، ۱۷:۲۰
خانم چادری