مَن لی غَیرُک...

السلام علیک یافاطمة الزهراء

مَن لی غَیرُک...

السلام علیک یافاطمة الزهراء

مَن لی غَیرُک...

طبقه بندی موضوعی

تو چادر بر سرت کردی و یک ملت هوایی شد

بهار اعتراض از مصر؛ از شامات راهی شد

به مجلس رفت طرح انقلاب مخملی امروز

رضاخان آمد و دوران استبداد شاهی شد



ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

×××: شعر از محمد عباسی

۵ نظر ۰۷ مرداد ۹۴ ، ۱۵:۳۱
خانم چادری
وقتی هوا گرم می شه،دلت مخواد پاتو بندازی رو پات و یه آب خنک بگیری تو دستتو صورتتو بچسبونی به شیشه ی یخ کرده ی لیوان . حالا اگه تو این هوای داغ بخوای بزنی بیرون، شاید به این فکر بیفتی که ای کاش تو لباسم یه کولر میشد تعبیه کرد.از فکرت به خنده می افتی میری جلو آینه و شالتو زیرگلوت گره میزنی ، چادرت رو میندازی رو سرت و میزنی بیرون.
بانو...
برای خودت اسپندو گلپر دود کن
میدونی، هر کسی مثل تو اینقدر باهوش نیست که تو گرمای آفتاب، با یه حساب و کتاب ساده آخرتشو به دنیا نفروشه و شرمنده خداش نشه...
بعله عزیزم. اینجوریاس


۲۴ نظر ۰۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۰۶
خانم چادری

۲۱ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۴۳
خانم چادری
از هوای سرد زمستون و صدای همهمه ی فروشنده ها و خریدهای شب عید و شلوغی های شهر،پناه میبرم به گرمای هیئت وسط بازار
 و من دلم یک روضه ی عشق می خواهد
 از همان روضه ها که صدایش از صدای تمام شهر، بلندتر و پر هیاهو تر است...

ممنونم اگر نروی




۲۰ نظر ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۲۱
خانم چادری
ما دوتا و شهدای گمنام شهرمون...



۲۲ نظر ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۳۶
خانم چادری