بعضی ها هیچ وقت نمی فهمند
نه تو را، نه حتی خودشان را
نه حتی مسائل ساده ی پیرامونِ شان را
لحظه ای فکرکنیم برای چه زنده ایم!؟ کار می کنیم و درس می خوانیم و غذا می خوریم و برنامه ریزی می کنیم و برای آینده ای نزدیک یا دور خوشحال یا غمگینیم؛ خیلی هامان نمی دانیم چرا!!؟ بنظرم شبیه ماشینی شده ایم که برنامه اش را وارد می کنیم برای یک روز، یک هفه ، یک ماه، یک سال؛ و کوک می شویم و می نویسیم، می نوشیم، می خوابیم، زندگی می کنیم،... چرا!؟ زندگیِ شما بی مزه است یا مزه دار؟! چاشنیِ آن چگونه است؟
مزه دارش کنید . راهش ساده ست، دستورات دین تان را در زندگیِ خود پیاده کنید درواقع بهتر است بگویم سوارش شوید تا شما را به مقصد برساند. باورکنیم اگر هرکدام مان، هرکدام مان کمی فکرکنیم نفسی که می کشیم، برای رضای چه کسی و به چه نیتی ست؛ دیگر عجب و غروری برایِ مان نمی ماند که از سر لج و لجبازی، چادر از سر کسی بکشیم... درد من، با شما فرق می کند، همان طور که شما بامن فرق می کنید ... می بینید! ما بعضی هامان نمی دانیم زندگی مان چه مزه ای دارد! و همچنان به عصبانیت ها، تندخویی ها، غرور، تعصبات بی جا، پرخاشگری ها، خودنمایی ها، سرسختی ها،و چه و چه چه مان ادامه می دهیم...
خوشحالم که روز حساب و کتابی هم هست.