××: بیشتر بخوانید و بدانید و ...
http://yashahid.blogfa.com/post-1871.aspx
یادت هست همیشه لبخند میزدی؛
حتی وقتی شنیدی «خرمشهر» اشغال شد؟
گفتی شهرمان را پس خواهیم گرفت
و من هیچ وقت لبخند آخرت را فراموش نخواهم کرد؛
آن هنگام که چادر عربی خونی ات را روی صورتت کشیدم!
براساس سرگذشت «شهید مریم فرهانیان»
ازبین شهدای ششم بهمن سال 60، یه شهید بود که همیشه بیشتر دوستش داشتم. بیشتر برام جذابیت داشت.
در واقع تنها شهیدی که از بچگی خیلی بیشتر باهاش آشنا بودم شهید سیده طاهره هاشمی بود.
چون بین همه ی40شهید،طاهره تنها شهیدِخانم بود...و...
طاهره فقط 14 سالش بود...
هنوز بعضی از همکاراش تو بیمارستان بی حجاب بودن؛ همینطور بعضی از زن های فامیل، ولی مهین همیشه حجابش رو حفظ می کرد. واسه همین، بعضیا بهش توهین می کردن و می گفتن: «از تو بعیده که اینقدر ساده باشی و تحت تاثیر جو انقلاب قرار بگیری.آخه این چیه سرت کردی؟» مهین هم می گفت: «من به بقیه کاری ندارم و برای حجابم هدف دارم! چون مسئله حجاب رو از ته دل درک کردم و اصلا از روی سادگی و نادونی، با حجاب نشدم». به خونوادش هم که به خاطر این توهین ها ناراحت می شدن می گفت:« مطمئنم یه روز همینایی که به حجاب اهمیت نمیدن،بیشتر از من بهش مقید میشن!»
شهیده مهین دانشیان
شهادت: 1359
علت شهادت:بمباران ؛آبادان
برگرفته از:عروس خاک(صفحه 34)
چادرهای سرخ مرکز فرهنگی مطاف عشق وابسته به موسسه روایت سیره شهدا.