چادری ها

××: خیلی وقت پیش از یه وب که نمیدونم کدوم وب بود، این تصویر رو کپی کردم :ا

××: خیلی از این پوسترها ممکنه براتون تکراری باشه

××: شما هم هر نظری راجع به این تصویر دارید، بفرمایید . البته منظورم نقد نوشته ها نیست؛ مثلا یعنی چی چادری ها زهرایی نیستند اگر عدو را با سیاهی چادرشان به خاک سیاه نکشانند!! و بقیه مطلب که نوشته شده. میخوام دوستان از نگاه و دید خودشون مطلب رو باز کنند.

××: لطفا برای توضیح، اول متنی رو که دراین تصویر مورد نظر شما هست، بنویسید تا وقتی دیگران کامنت شما رو میخونن، بدونن منظور شما کدام مطلب بود.

یا زهرا

خبرنگار در مصاحبه اش در روز 65/9/14  (پنج ماه قبل از شهادت) از شهید تورجی زاده میپرسند :

چه پیامی برای مردم دارید؟
و ایشون پاسخ میدن:

ما ساکن جبهه و اهل جبهه شده ایم .
هر دفعه به عنوان مهمان به شهر شما وارد می شویم مسائلی را می بینیم که تذکرش لازم است !
اول اینکه مسئله حجاب را باید تذکر بدهم . که متأسفانه رعایت نمی شود . ما هر شهیدی که به خون می غلطد ، وصیتنامه اش را که می خوانیم مسئله حجاب را تذکر داده . من از مسئولین می خواهم اگر واقعاً نمی توانند جلوی این مسائل را بگیرند ما خودمان بیاییم و جلوی این مسائل را بگیریم .
از آنهایی که عامل این مسائل هستند می خواهیم که از بازی کردن با خون شهیدان دست بردارند ... اینها باید حل شود و به لطف خدا این منکر از جامعه اسلامی بیرون رود .
به جوانهای شهرمان هم می گویم هرکس می خواهد عُرفای واقعی را ببیند باید بیایند در جبهه ، اینجا مرکز عرفان است . اینجا مرکز یقین واقعی است .

××: خودشان که فردای قیامت آمدند و جلو ات ایستادند،.......... چی داری بگی!!!
××: خودشان را که از جانِ شان گذشتند را می گویم ها!
××: دوباره مطلب را بخوان.... اگر واقعاً نمی توانند جلوی این مسائل را بگیرند ما خودمان بیاییم و جلوی این مسائل را بگیریم .
××: مسئولین و غیر مسئولین، تک تک ماها و شماها فردای قیامت مسئولیم... نگویید نگفتید با خون شهدا بازی نکنید! نگویید نگفتید ما نمیدانستیم آنها در خونشان غلط زدند! نگویید نگفتید آن ها را فردای قیامت میبینیم و ....
××××××××: از من که نه؛ از خودشان گفتن بود. خود دانید(یم).
××: کتاب "یا زهرا" رو لطفا بخونید.

خیلی بعدن نوشت: یک نفر پیام فوری دادن که در انتهای این پست کامنتشون هست.درصورت تمایل به وبشون بشتابید.

برادرم نگاهت

سربازیش را باید داخل خانه ی سرهنگ میگذراند

وقتی وارد خانه شد و چشمش به زنِ نیمه عریانِ سرهنگ افتاد

پا به فرار گذاشت و به پادگان برگشت.

جریمه اش تمیز کردن تمام دستشویی های پادگان بود.

میگفت: «تا پایان خدمت حاضرم جریمه شوم ولی دوباره به آن خانه برنگردم»

"شهید عبدالحسین برونسی"

××: گروه حجاب و عفاف
××: فرار از زن بی حجاب
××:حتما بخوانید1
××:حتما بخوانید2
××: بی ربط نیست
××: حدیث معراج

من عاشقِ پروازم...

غنچه به باغ ایمن است،تا بُود اندر حجاب...

حیا و عفاف و ستر و پوشش ، تدبیری ست که خود زن

با یک نوع الهام برای گران بها کردن خود و حفظ

موقعیت خود در برابر مرد به کار برده است*.

××: تیتر شعری از شاعر ناشناخته!

××: *استادِ شهید مرتضی مطهری