فاطمه
چهارشنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۱۱ ب.ظ

عجیب این نام را دوست داشت...
حتی وقتی به اشتباه به این نام او را می خواندند...
حتی وقتی نیتش در سفر مشهد میشد نامِ فاطمه...
وقتی یک نام معجزه می کرد...
وقتی تمام دل خوشی اش می شد فاطمه بودن ، فاطمه زیستن ، فاطمه گونه به پرواز درآمدن...
آخر نام مادرش بود... مادری که همیشه دوست داشتنی ماند...
دلش خوش بود که توسل کند فقط به نام مادر...
می گفت : من عاشق فاطمه ام...
به امید گوشه چشمی...
۹۱/۱۲/۰۹
سلام
ممنونم شما لطف دارید
موفق وپاینده باشید
یاعلی
http://abi021.blogfa.com