ارزش حجاب
شاید شما هم در کوی و برزن، در مجالس، مهمانی ها، هیئت ها، مراسمات مذهبی و غیره این مادران و دختران و مامان بزرگ ها رو دیده باشید!
من دیدم
مادر اهل هیئت و مجلس، چادر به سر اما دخترگلشون (جدی میگم گل!) با مانتو (منظورم در حدی که حجاب رعایت نباشه؛ نه اینکه صرفا مانتویی باشه)
خاله فرخنده از گذشته میگفتن : اون زمان که ابتدایی بودم، مادرم مینی ژوپ میپوشید، من حتی پوشیه داشتم (چادر مشکی نبوده اون موقع؛ با چادر گل دار میرفتن مدرسه) الان دخترِ خاله فرخنده شبیه مادرشون نیست...
خاله صغری ، چادری، اهل هیئت، معلم پرورشی بودن، الان مدیر مدرسه ابتدایی دخترانه اما دخترشون...
در اطرافیانِ من، همچین نمونه هایی وجود دارند.
این رو هم بگم که بنده های خدا، خودشون هم از بی حجاب بودن دخترانشون ناراحتن اما خب انگار کاری از دستشون بر نمیاد! به نظرتون چرا؟
فکر می کنید چی باعث میشه این مسائل پیش بیاد!؟
شیوه تربیتِ والدین!؟ دوستان؟ مد شدنِ غیر ارزش ها؟ چی؟
بنظر شما، الان ، این زمانِ ما، چرا قدیمی هامون همین مامان بزرگ ها که خدا حفظشون کنه، اینقدر رو حجاب و چادرشون سفت و سخت ایستادن!؟
کمر و پاهاشون درد میکنه اما اگه عصا هم داشته باشن، چادرشونم نگه میدارن!
شده تا به حال مردم به خاطر حجابتون و چادرتون پدرو مادرتون رو دعا کنن!!؟
××: بحث کنید راجع به موضوع
××: هرچیز که به ذهنِ شما میاد
اسم پسرشون رو گذاشتن :آقا سید حسن
میگفت تولد آقا امام حسن مجتبی (ع) به دنیا اومده، بخاطر مظلومیت آقا امام حسن (ع) اسمشو گذاشتیم حسن...
یاد این مداحی از حاج محمود کریمی افتادم ...
(اینم هست... )
التماس دعا...
مامان بنده مانتویی، دختره گلش چادری :))
.
این موضوع درد بزرگیه، به نظره من بیشترش به تربیت خونوادگی و نقش اون مادر در نشون دادن حجابش به فرزندش برمیگرده، چادری شدن من خیلی فرق داره با بقیه، چون من با وجود آزاد بودن الان چادر سرمیکنم و ناگفته هم نماند که خونواده من با وجوده مانتویی بودن از چادر من به شدت استقبال میکنند، و نمیتونم نظره خوبی راجب این موضوع بدم، اما خیلی خونواده هارو دیدم که به زور دختراشونو مجبور میکنند که چادر سر کنن و این باعث میشه که کلن از حجاب و چادر زده بشن، باید از بچگی رو این موضوع کارکرد، باید دخترتو درهمه مراسم های مذهبی همراهه خودت ببری تا حجابو ببینه و یاد بگیره، مسائلی از قبیله مدرسه، دوس و این چنین ... :)