سلام بر حسین (ع)
يكشنبه, ۱ دی ۱۳۹۲، ۰۴:۲۶ ب.ظ
حســـــین عشـــــــق منــــــــــی....
وقتی به کربلا بازگشتی، دیگر نه علم داری بود و نه علی اکبری...
دیگر خیمه ها سوخته نبودند...
دیگر حسینت را ندیدی...
این روزها که به کربلا میرسند، همانطور که خودتان فرمودید، عاشقان حسینت مانند زنان شوهرمرده شیون و زاری به راه می اندازند. می دانی عمه جان! انگار همه شان تشنه اند شنیده ام آن جا حرمش دریاست بزرگ و عمیق... شنیده ام سیراب میشوند وقتی به بارگاه حسین تشنه لبت میرسند...
غرق میشوند ...
عطشش دارد دیوانه ام میکند عمه سادات.... من تشنه ام...
۹۲/۱۰/۰۱