مَن لی غَیرُک...

السلام علیک یافاطمة الزهراء

مَن لی غَیرُک...

السلام علیک یافاطمة الزهراء

مَن لی غَیرُک...

طبقه بندی موضوعی


چند سال پیش دوستی از وضعیت حجاب و آرایش زنان در ایران گلایه کرد . تعجب کردم ، آخر به او این حرف و نقلها نمی آمد! کارخانه داری بود که ظاهرا به این حرفها نمیخورد. 

پرسیدم چرا ؟

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۶ ، ۲۳:۵۲
خانم چادری

یه وقتایی نمیتونم با خودم کنار بیام ولی سعی میکنم قضاوتتون نکنم.واقعا چقدر هوا گرمه! خدایا شکرت ....

نمی‌فهمم مثلا شما فکر میکنید ما گرممون نمیشه! یا مثلاً زیر چادرمون کولر وصله!! ادب هم چیز خوبیه ها! یکم حرمت زنانگی های همدیگه رو داشته باشیم؛ دیگه حجب و حیا رو که نباید همراه با یه لیوان آب خنک تو این گرما نوش جان کنید خواهر من که!

هوا خیلی گرمه ولی فک نمیکنم به گرمای .... ولش ... بی خیال

.

×××: 💥💥💥 

××:بعدن نوشت: آیت الله بهاء الدینی رحمت الله علیه:

اگر زنان چادری می خواستند نشانشان می دادم عرقی که در فصل گرما به خاطر حفظ حجاب می ریزند،دانه دانه اش خورشید است.

.


۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۶ ، ۲۲:۰۵
خانم چادری

شاید تنهایی جایی که بشه گفت خصوصی تره و توش آزادم... همین جا باشه

قدیمی ترین دوستیه برا خودش اینجا...

دلم برات تنگ شده، خیلی زیاد...

کی بر میگردی خونه؟ کاش تواین روزا پیشم بودی...

چرا من وقتی بهت احتیاج دارم نیستی....

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۵ ، ۱۹:۰۴
خانم چادری

بعد از یه روز کاری شلوغ و خسته کننده وقتی داشتم از بین جوابای آماده شده دنبال کد 2615-10 میگشتم، صدای مهربون سمیه رو شنیدم: "سلام خااااااااانووووم" سرمو بلند کردم. خودش بود

دستاشو گرفتم و بغلم کرد. پشت چادر مشکی قشنگش محدثه رو دیدم. چشای درشت سبزش تو صورت سفیدش برق میزد.

"باباش نبود که بره دنبالش، من رفتم مدرسه اوردمش؛گفتم بیام دنبال جواب مامان. "

رو لباس مدرسش چادر ملی پوشیده بود. لبه های آستینش و دور سرش یه نوار زیبایی داشت. مادر و دختر هر دو عین هم چادر به سر داشتن.محدثه چقدرررر خانوم بنظر میرسید. خیلی دوست داشتم لپاشو بکشمو قوربون صدقش برم اما خجالت میکشیدم. از وقتی با سمیه آشنا شدم، تعصب خاصی رو حجاب و چادرش داشت. دارم فکر میکنم که عقاید  مادر محدثه 6 ساله ؛ چقدر با عقاید مادر تارای 10ساله متفاوته! تارا هم خیلی شبیه مادرشه با این تقاوت که نه لبه ی یراق چادرش ؛ که لیاس کوتاهش و موهای برهنش شبیه لباس ها و مدل موهای مادرشه.


ما داریم چیکار میکنیم با خودمون؟


۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۵ ، ۱۹:۴۱
خانم چادری

هیچ وقت نتونستم این با این موضوع کنار بیام

عیسی به دین خود موسی به دین خود

یا : اعتقادات من برای خودمه و اعتقادات تو برای خودت ، پس بهتره به اعتقادات هم احترام بذاریم

ما چندین ساله که از بهترین دوستان هم هستیم اما نه من در کار دوستم دخالت میکنم، نه دوستم در کار من!

بهتره در جوابت بگم تو دوستش نیستی بلکه دشمنشی...

تو نمیتونی بهترین دوست دوستت باشی در حالی که خودت به یسری از مساعل شرعی و عرفی اعتقاد داری، در حالی که او پایبند به هیج قید و بندی نیست! درست مثل سلول های عصب بینایی که در قسمت های مختلف بندنت وجود داره و غیر فعالٍ ، این بخش از احکام دینت که اسمش امر به معروف و نهی از منکر هست هم در تو  وجود داره اما غیر فعالش کردی

چطور میتونی با بی تفاوتی از نوع پوشش خواهرت ،مادر ،همسر و یا دوستت بگذری در حالی که ادعای دینداری میکنی!؟

مطمعن باش با یه توجیه خنده دار به یه واجب شرعی! پشت کردی.




۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۵ ، ۱۹:۲۵
خانم چادری