- چادری بود اما وقتی سوار ماشینش میشد، چادرش را تا میکرد و میگذاشت روی صندلی. میگفت هنگام رانندگی چادر برایش سخت است، دست و پاگیرش می شود.
- چادری بوداما وقتی مهمان داشتند یا مهمانی میرفتند، مانتوی بلند یا لباسی مناسب میپوشید و چادرش را آویزان میکرد. معتقد بود پوشیدن چادر جلو نامحرم های فامیل لزومی ندارد اما باید جلوی نامحرم های غریبه چادر به سر کرد.
- چادری بود اما در کلاس چادرش رو تا میکرد و پشت صندلی اش، آویز میکرد معتقد بود در کلاس که سرجایم نشسته ام، الزامی به پوشیدن چادر نیست.
- چادری بود اما وقتی برای تفریح به کوه یا جنگل یا پارک می رفتند، چادرش را تامیزدو ...
××: نظر شما چیه؟ میشه هم چادری بود و هم نبود!!؟
××: نامحرمِ غریبه، چقدر نامحرم تر از نامحرمِ آشناست؟!
××: چقدر برای خدا چادر میگذاریم، نه برای خودمون!؟ (+)