برادرم نگاهت
پنجشنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۱۶ ب.ظ
داخل ماشینِ در حال حرکت نشسته بودم و ویترین مغازه ها رو میدیدم اما گاهی با موجودی به نام مرد! رو برو میشدم که جلو در مغازه اش،جلو ویترین ایستاده و چشاش همینطوری عینِ باباقوری زده بیرون به زن و دخترِ مردم نگاه میکنه... البته بعضی ها هم نشسته بودن رو صندلی و نگا میکردن، همچین شیک!
خب این بین خیلی از رهگذران بی حجاب هم نبودن!
مثل اینکه بعضی ها براشون عادت شده که این شکلی چشاشون بچره! (بد بیماریی انداختن تو دلشون ...)
اسمش چیه پس! چش چرونی نیست، پس چیه!؟؟
اصلا قصدم توهین و جسارت به همه آقایون نیست اما دلم میخاد چشمای این دسته از افراد رو از کاسه دربیارم.
من نمیدونم اول خانم ها بی حجاب نباشن تا آقایون نگاه نکنن یا اول آقایون نگاه نکنن تا خانم ها بی حجاب نباشن!!
این همه گفتیم از حجاب و حیا! خانوم مراقبِ حرکات و رفتار و حجابت باش! حجابت! حجابت!...
حالا هم ، برادرِ من شما هم واجبِ که حجب و حیا رو در نگاهت مراقبت کنی.حیفِ اسم برادر رو اینا...
××: من نمیدونم این شهید برونسی و شهید ردانی پور پس واسه چی شهید شدن آخه!!
××: این شعرِ "عجب صبری خدا دارد" از آقای معینی کرمانشاهی رو خوندین!
ربطش بدید لطفا به این حالِ من...
باید این مردارو اون دنیا چشاشونو درآورد ...
یه جا خونده بودم البته الان یادم نیس کجا، غیرت یعنی این که به ناموس مردم نگاه نکنی تا کسی هم به ناموس تو نگاه نکنه
واقعا به این جمله معتقدم، اگه باور داشته باشن اون لحظه که دارن با چشم ناپاک نگاه میکنن یه روزی هم یکی دیگه بااین چشم به ناموسشون نگاه میکنه، هیچ وقت این کارو نمیکنن